"آوای درد" روزها و شب ها در آرزوهای خود غرقیم و لی انگار دست یافتن به آن ها خیالی بیش نیست.گویا در زندانی گیر کرده ایم که رهایی از آن محال است.روز به روز دیوارها و میله های این زندان مستحکم تر از روز قبل میشود.داروغه ی شهر با وعده های پوچالی و بزک شده ساه دلان را می فریبدو بر اسب تیزرو خود می تازد.گویا این مردمان اختیار خود را ندارندو هرچه به آن ها تحمیل شود؛بی هیچ مقاومتی می پذیرند.او می گوید شما مدیون منید.)همه بیکارو بهای اجناس سرسام آور؛مسافرت در داخل مملکت فقط با صرف هزینه ی گزاف ممکن می باشد.انگار در این سرزمین؛روستازادگان؛کشاورزان؛کارگران آدم نیستند.آنها باید در بدبختی دست و پا بزنندو در حسرت روزهای رؤیایی بغض کنند و به مرگ تدریجی جان دهند.آن ها از این همه عدالت خسته شده اند.بس است یک مقداری هم از این عدالت بی عدالتی کم بکنید.نگویید ما شیعه ایم و حکومتمان اسلامی است.اسلام در کجای این سرزمین مشهود است.سرزمین معتادان؛بیکاران؛متکدیان؛دزدان؛و آنانی که در حسرت یک روز خوش به آینده چشم دوخته اند.همه برای رفاه چند نفر زندگی می کنند
There is a time to be in love and there is a time to move beyond it. There is a time to be related and enjoy the relationship, and there Is a time to be alone and to enjoy the beauty of being alone. .And everything is beautiful ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻭﺭﺍﻱ ﻋﺸﻖ ﻣﻴﺮﺳﻲ. ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻟﺬﺕ ﻣﻲ ﺑﺮﻱ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻟﺬﺕ ﻣﻲ ﺑﺮﻱ. ﺁﺭﻱ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ.
د به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون داشتن نمی دونستیم. به سلامتی درخت! نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش. به سلامتی دیوار! نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم روخالی نمیکنه. به سلامتی دریا! نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یکرنگیش. به سلامتی سایه! که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره. به سلامتی پرچم ایران! که سهرنگه، تخممرغ! که دورنگه، رفیق! که یهرنگه. به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون دارن و نمیدونیم. به سلامتی نهنگ! که گندهلات دریاست. به سلامتی زنجیر! نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستنش. به سلامتی خیار! نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش. به سلامتی شلغم! نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش. به سلامتی کرم خاکی! نه به خاطر کرمبودنش،به خاطر خاکیبودنش به سلامتی پل عابر پیاده! که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا ! به سلامتی برف! که هم روش سفیده هم توش. به سلامتی رودخونه! که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن. میخوریم به سلامتی گاو! که نمیگه من، میگه ما. به سلامتی دریا! که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه. میخوریم به سلامتی اون که همیشه راستشو میگه. به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو میگیره دورش. به سلامتی بیل! که هرچه قدر بره تو خاک، بازم برّاقتر میشه. به سلامتی دریا! که قربونیاشو پس میآره. به سلامتی تابلوی ورود ممنوع! که یه تنه یه اتوبان و حریفه********